روز پر مشغله ای رو سپری کردم و تو فکر این بودم که راجع به چه چیزی بنویسم. طبق معمول وقتی پا به دنیای دیجیتال می گذارم اولین جاهایی که سر می زنم سایت علمی و آموزشی متمم و دیدن روزنوشته های معلم عزیزم محمدرضا شعبانعلی است.
خبر خوشحال کننده ای رو در تیتر نوشته جدیدشون دیدم “خودافشایی: دارم به یک سمینار فکر میکنم!”
خیلی هیجان زده شدم،مدت زیادی در بیداری، فکر و خیالاتم با آقا معلم و دوستان عزیز متممی می گذشت و گاهی در خواب، رویای دیدن این عزیزان در دنیای فیزیکی برایم اتفاق می افتاد. در هر صورت بعد از بیدار شدن، انرژی می گرفتم و با خوشحالی خوابم را برای نزدیکان تعریف می کردم.
سال ۹۴ که در آخرین سمینار آقا معلم حضور داشتم و تعدادی از دوستان متممی را دیده بودم، به اندازه امروز دوستان را نمی شناختم، اکنون رابطه ی عمیق تر و شناخت بیشتری نسبت به آنها پیدا کردم و بیشتر بی تاب و در حسرت دیدار حضوری آقا معلم و دوستان هستم.
خدا را شکر کردم از شنیدن این خبر که در آینده، فکر و خواب و خیالم به حقیقت می پیوندد. برای اون روز لحظه شماری می کنم و چشم انتظار هستم. امیدوارم عمر و فرصتی باشد تا شاهد یک رویای صادقه دیگر (در گذشته تجربه رویای صادقه داشته ام) باشم.
خیلی دوست دارم من هم بتونم موضوع مفید و اثربخشی را پیدا کنم تا در جمع عزیزانم بیان کنم و به اشتراک بگذارم، از امشب به این موضوع فکر می کنم و امیدوارم مطالب و یافته های ارزشمندی را برای ارائه بدست بیاورم.
دیدگاهتان را بنویسید